همه چیز تاریخ دارد

ساخت وبلاگ

با اختراع پیام رسانها چه راحت ما باتاریخ  کمی آشنا شدیم،من فهمیدم همه چیز، کیف ،کفش و لوازم خانه ام تاریخ دارد،حتی تاریخِ تاریخِ انقضاء،هم تاریخ دارد!
 فکرمی کردم دنیا در همین چند سال زندگیم خلاصه شده است و تمام  مردمان گذشته، ظالم و یا جاهل و دستاوردهایشان دِمُده بودند!!
فهمیدم هرآنچه که من امروز فکر می کنم ،انجام می دهیم،کشت می کنیم، می کاریم و درو می کنیم،
همه  را به طُرقِی دیگر قبلاانجام دادند و درو کردند،و چه نادان بودم به جای ساختن ساختمانهای زیبا بر روی اندیشه های گذشتگان ،آن را تخریب می کردم تا طرحی نو دراندازم،  طرحی که فقط رویاء بود و رویایی که " نو "نبود، من پنجره های منبت کاری تاریخ بناهای عظیم را فروخته بودم،به جایش دیوار کشیده تا خود را از نور اندیشهء آنان محروم کنم، گمان کردم این نور نجس است، اما مگر نور نجس می شود!،هیچ فکرنکردم حتی اگر نور از میان تمام غبارها و ابرهای اسیدی تاریخی بگذرد،بازهم نوراست،و من می توانم  روبرویش بایستم انرژی بگیرم و مهرِ نور گونه های لطیف مرا را نوازش دهد، بلی ، آنچه را که من امروز می دانم ،تابویش سالهاست که شکسته است، اما من بدان اندیشه بودم که توتم  اندیشهءمن،بهترین توتم هاست.
غافل از اینکه سالهاست آدم اندیشمند فریادمی زند، من از بهشت اندیشه آمده ام ،  تو خود با خرد بهشتی بهتر بساز که یاسای چنگیزی متروک شده است،سالهاست که فرشتگان دیگر نزدیک زمین نمی شوند،و تویی که باید با دانش و خرد به فرشتگان نزدیک شوی، سالهاست که افسار چموش و منحط خرافات با قاره پیماها به فضای لایتنهایی فرستاده شد،اما منِ دارای مَنیت به دنبالش می گشتم،ای کاش یادم می دادندساعتی غور و تامل در کائنات و تاریخ چه بهایی دارد،ای کاش چندصباحی به دور از هیاهوی خاکیان از بلندای بام تاریخی افلاک،با جسم خاکیم مهمان گذشتگان بودم، تا نظاره گر همنوعان زمینی می شدم،و می توانستم شماها را با خود دراین سفر فقط یکبار همسفرباشم، می دانم با تن خاکیم ناشدنی است،ولی با اندیشه شدنی است، چند روزی عقل، و خرد واندیشه ات مهمان ما باشد، هر دو را بربال کتابهایم می  نشام تا سفری به گذشته و آسمان آبی و گاه تاریک گذشته داشته باشیم،به جایی که زمان دیگر برای آنان تغییری  ندارد،ومردمان زجرکشیدهء سرزمین تو چشم انتظارفرکانس ما هستند،جایی که مردمان تاریخی اش به تو خواهند گفت  سرزمین تو و تاریخ توکجای زمین است،آنجاست که می فهمیم آنچه  فهمیدیم سرابی بیش نبود
خوب می دانم در بازگشت، راه را گم  نخواهیم  کردید.
می دانی چرا؟،چون دستاورد این سفرمان، چشم واقع بینِ مسلح است،
و تو دراین اندیشه خواهی بود که دیگران به این سفر دعوت کنی.خواهی دید چه حرفهای ناگفته را با خود برده اند
پس تا فرصت هست خود را برای پرواز  مطالعه و اندیشه آماده کن.

تَفَكُّرُ ساعَةٍ خَیرٌ مِنْ عِبادَةِ سَنَةً.

دلنوشته، ۱۳۹۷/۳/۲
رضاضحاکی را</span>

تحلیلی برعلل حمله کوروش کبیر به لیدی...
ما را در سایت تحلیلی برعلل حمله کوروش کبیر به لیدی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : history-rezazahaki بازدید : 208 تاريخ : جمعه 29 تير 1397 ساعت: 3:03